سفرنامه حسام

سفرنامه حسام

ماجرا ها، خاطرات و یادداشت های سفر
سفرنامه حسام

سفرنامه حسام

ماجرا ها، خاطرات و یادداشت های سفر

مالزی: کوالالامپور (برج مخابراتی، باغ ارکیده، پارک پروانه ها، بوکیت بینتانگ) - 2 اکتبر 2015

ساعت 8 صبح بیدار شدیم و بعد از صرف صبحانه پیاده به سمت برج مخابراتی رفتیم. قبل از توضیح برج مخابراتی این رو بگم که صبحانۀ هتل کنکورد بسیار مفصل هست و هر چیزی که فکرشو بکنید توش پیدا میشه.

برج مخابراتی تنها ده دقیقه پیاده با هتل فاصله داشت و ما به راحتی مسیر رو پیدا کردیم.

خود برج بسیار شبیه به برج میلاد خودمونه اما امکانات تفریحی مختلفی بالای برج تدارک دیدن، از جمله پرش با چتر. مینی بوس هایی وجود داره که به رایگان بازدیدکنندگان رو از ورودی محوطه تا پای برج منتقل می کنن. اونجا میشه بلیت خرید و بالا رفت و شهر رو تماشا کرد. هر چند ثانیه یکبار هم یک نفر از اون بالا پایین می پره و بعد از پنج ثانیه سقوط آزاد، چترش باز میشه.

پایین برج یک جنگل محافظت شده وجود داره که پر از حیوانات مختلفه، از جمله راکون که من تابحال از نزدیک ندیده بودم.

بعد از اتمام فیلمبرداری، با یک تاکسی و پرداخت 10 رینگیت به باغ ارکیده رفتیم. باغ ارکیده، پارک پرندگان و پارک پروانه ها چسبیده به هم هستن و میشه در یک روز از هر سه بازدید کرد.

باغ ارکیده روی تپه ای واقع شده و همونطور که از اسمش مشخصه پر از گل های ارکیده است. ارکیده انواع مختلفی داره که بسیاری از اونها رو من تابحال ندیده بودم. کسانی که قصد سفر به سنگاپور رو دارن بهتره اونجا به دیدن باغ ارکیده برن و اینکار رو دوبار انجام ندن.

بعد از حدود یک ساعت، از باغ ارکیده بیرون اومدیم و پیاده به سمت باغ پروانه ها رفتیم. در طول مسیر از کنار باغ پرندگان رد شدیم و به دلیل صرفه جویی در وقت، فقط از بیرون تماشا کردیم. باغ پرندگان هم در نوع خودش جالب بود به خصوص اینکه پرنده ها در قفس نیستن و در فضای باز و بسیار بزرگ محافظت شده آزادانه پرواز می کنن.

باغ پروانه ها هم مشابه باغ پرندگان هست. یعنی پروانه ها آزادانه در فضایی که با توری بسته شده زندگی می کنن. باغ پروانه ها از چیزی که فکر می کردم بسیار زیباتر بود. انواع پروانه های بزرگ و کوچیک با رنگ های بسیار زیبا آزادانه مشغول پرواز بودن و به راحتی روی سر و دست بازدیدکننده ها می نشستن.

ورودی باغ پروانه ها هر نفر 13 رینگیت هست و در هنگام خروج وارد سالنی شدیم که به شکل موزه درست کرده بودن و توش انواع و اقسام حشرات و پروانه های عجیب و غریب رو به نمایش گذاشته بودن.

بعد از باغ پروانه ها، با پرداخت 10 رینگیت با تاکسی به خیابون معروف بوکیت بینتانگ رفتیم. این خیابون مملو از فروشگاه ها، مراکز خرید، رستوران و کافه است و میشه بارها و بارها ازش دیدن کرد. مغازه ها اغلب اجناس ارزان تر رو می فروشن و مراکز خرید (علاوه بر فروش اجناس ارزان)، مارک های معروف رو هم ارائه می دن.

بهترین مرکز خرید در این خیابون Pavilion هست که بسیار بزرگه و همه چیز توش پیدا میشه. طبقۀ پنجمش چندین سالن سینما هست که فیلم های روز رو به نمایش می ذاره. یک مرکز خرید دیگه هم درست سر چهارراه و زیر ایستگاه مونوریل قرار داره با یک فروشگاه H&M بزرگ که اجناس خوبی به فروش می رسونه. از دیگر مراکز خرید معروف این منطقه میشه به Faremheit 88 وWang  Sungwai اشاره کرد.

خریدهای بسیار خوبی میشه در همین خیابون انجام داد مشروط به اینکه بدونیم از کدوم فروشگاه و برند خرید کنیم. من مطمئنم خانوم های ایرانی خودشون تو این زمینه وارد هستن اما تا جایی که من یاد گرفتم و بلدم مارک هایی مثل H&M، Bershka، Forever21 و Paul & Bear و Espirit اجناس باکیفیت با قیمت هایی مناسب دارن. اگر به فروشگاه های Zara و Mango هم سر بزنین می تونین خریدهای خوبی انجام بدین، مخصوصاً اگر در حال حراج باشن.

در این خیابون انواع فست فودهای معروف مثل KFC و مک دونالد وجود داره و رستوران ها و کافه های دیگه ای هم هست که هر کس بنا به سلیقه اش می تونه یکی رو انتخاب کنه.

بهترین نرخ تبدیل ارز هم در همین خیابون وجود داره، کمی بالاتر از ایستگاه مونوریل (به سمت Pavilion). البته چون هر صرافی ارز رو به یک قیمت خرید و فروش می کنه، بهتره قبل از تبدیل چند صرافی رو ببینین و قیمت هاشونو با هم مقایسه کنید.

ما ناهار رو در همین خیابون خوردیم و تا آخر شب در فروشگاه ها و مغازه ها گشتیم. خیابون معروف Food Street هم درست به Bukit Bintang چسبیده و میشه به راحتی پیاده تا اونجا رفت. توی این خیابون انواع و اقسام غذاها سرو میشه و تمام خیابون پر از دکه ها و رستوران های مختلفه. مردم روی میز و صندلی های بسیار زیاد توی پیاده رو نشستن و چیزهای عجیب و غریب می خورن. اگر به تجربۀ غذاهای جدید علاقمند هستین، این خیابون برای شما ساخته شده! اگر نه، فقط قدم زدن و تماشای مردم و غذاها هم خالی از لطف نیست.

ساعت 10 شب، خسته از کلی پیاده روی به سمت هتل برگشتیم. تصمیم گرفتیم شام رو در یکی از رستوران های متعدد خیابون کنار هتل بخوریم. وارد یک رستوران ایتالیایی شدیم که میز و صندلی های زیبایی در پیاده رو گذاشته بود. پیتزا و لازانیا سفارش دادیم و از تماشای خیابون و برج های پتروناس لذت بردیم. غذا بسیار خوشمزه بود و قیمت هم مناسب.

حدود یازده و نیم شب به هتل برگشتیم و تا صبح فردا بیهوش خوابیدیم!