فرانسه: پاریس (موزۀ لوور، شانزه لیزه، دروازۀ پیروزی) – 1 فوریۀ 2015

همیشه دلم می خواست شش مکان در دنیا را از نزدیک ببینم: دیوار چین، معبد پترا در اردن، موزۀ تاریخ طبیعی لندن، موزۀ لوور در پاریس، اهرام مصر، معابد اینکاها در کوه های ماچوپیچو (پرو).

تا به امروز موفق شده ام چهار مورد اول فهرست را ببینم و بعید می دانم امکان بازدید از دو مورد آخر هیچوقت فراهم شود. به هر حال، موزۀ لوور چهارمین مورد این فهرست بود و بیشترین اشتیاق من از سفر سه روزه به پاریس.

ساعت هفت و نیم صبح یکشنبه بیدار شدم. صبحانه را خوردم و با مترو به سمت موزۀ لوور رفتم. در ایستگاه Louvre Carrousel پیاده شدم تا از ورودی دوم، که نزد توریست ها ناشناخته تر و خلوت تر است وارد موزه شوم.

جالب اینکه بازدید از موزه سه روز در سال، اولین یکشنبۀ ماه های ژانویه، فوریه و مارچ، رایگان می باشد و من هم دقیقاً روز یکشنبه اول فوریه آنجا بودم! حدس می زدم به دلیل رایگان بودن موزه ازدجام جمعیت زیادی وجود داشته باشد که خوشبختانه اینطور نبود. من ساعت هشت و نیم در صف ایستادم و قبل از 9 وارد موزه شدم. این مدت در روزهای عادی و در ساعات بعد از 10 صبح به دو تا چهار ساعت هم ممکن است افزایش پیدا کند.

به محض ورود، خودم را زیر هرم شیشه ای بزرگی یافتم که در محوطۀ اصلی موزه ساخته شده.

یکی از نقشه های رایگان را برداشتم و به سرعت به سمت سالنی رفتم که تابلوی معروف داوینچی، مونالیزا، در آن قرار دارد. از روی علائم راهنمای نصب شده روی دیوارها خیلی زود سالن را پیدا کردم و در حالی که هنوز سالن بسیار خلوت بود، خودم را مقابل این معروف ترین نقاشی تاریخ یافتم.

قبلاً از کوچک بودن ابعاد تابلو زیاد شنیده بودم اما از فاصله ای که من ایستاده بودم، تابلو چندان هم کوچک نبود. آن را پشت هفت لایه محافظتی قرار داده بودند و دو افسر پلیس هم کنارش ایستاده بودند.

تصمیم داشتم پیش از شلوغ شدن موزه مهمترین آثار را ببینم. بنابراین به سمت مجسمۀ ونوس رفتم که به زیبایی در مرکز سالنی ایستاده بود. سپس Winged Victory را دیدم که فرشته ای است بالدار ایستاده روی یک قایق. متاسفانه سر فرشته آسیب دیده و سرجایش نیست، اما باقی مجسمه حیرت انگیز است.


دربارۀ عظمت و تعداد آیتم های موزه چیزی نمی گویم، فقط انقدر بگویم که اگر کسی بخواهد تمام موزه را بگردد به حداقل یک هفتۀ کامل وقت احتیاج دارد. بنابراین بهترین کار بازدید به ترتیب اولویت هاست. برای من جدای از چند مورد خاص (مثل تابلوی مونالیزا)، سالن مصر، ایران، مجسمه های ایتالیا و یونان مهمتر از باقی قسمت ها بودند. بنابراین بعد از دیدن موارد اصلی، روی نیمکتی نشستم و برای بازدیدم برنامه ریزی کردم. محل های مورد نظر را روی نقشه پیدا کردم تا به ترتیب جلو بروم.

در سالن های مربوط به مصر انواع مجسمه ها، مومیایی ها، سرستون های کاخ فراعنه و حتی اتاق های سنگی را به نمایش گذاشته بودند که من با اشتیاق تمام تک تکشان را تماشا کردم.

سالن های مربوط به ایران درست بعد از سالن مصر قرار دارد و اشیاء موجود در آن بسیار دیدنی هستند. لوح حمورابی معروف (که در مدرسه درباره اش خوانده ایم) در این موزه نگهداری می شود.


مجسمه های موجود در سالن عظیم ایتالیا و یونان به واقع شگفت انگیز هستند. می توان ساعت ها نشست و تماشایشان کرد.


ساعت 3، بعد از 6 ساعت پیاده روی در موزه به سمت در خروج رفتم. مسیر را طوری انتخاب کردم که از سالن اروپای قرن هجدهم بگذرم

چند نکته دربارۀ بازدید از موزۀ لوور وجود دارد که در انتهای همین پست به آن اشاره خواهم کرد.

خیابان معروف شانزه لیزه درست مقابل موزۀ لوور قرار دارد، البته برای رسیدن به قسمت اصلی آن باید حدود بیست الی سی دقیقه پیاده راه رفت یا از مترو استفاده کرد و در ایستگاه شانزه لیزه پیاده شد. من باز هم ترجیح دادم پیاده بروم که از طول مسیر هم لذت ببرم.

خیابان شانزه لیزه برخلاف تصور همگان، خیابانی است بسیار پهن با پیاده روهایی بزرگ در دو طرف (چیزی شبیه خیابان ولیعصر خودمان، در ابعاد دو برابر). انواع برندهای بین المللی و معروف در این خیابان شعبه دارند و پر است از کافه و رستوران.


در انتهای خیابان هم دروازۀ پیروزی قرار دارد که بعد از برج ایفل یکی از مهمترین جاذبه های دیدنی پاریس است.

باز هم برخلاف تصور رایج، قیمت ها در شانزه لیزه آنقدرها هم بالا نیست. همه چیز به این بستگی دارد که از کجا خرید کنید و کجا قهوه سفارش دهید.

من کمی در فروشگاه ها شانزه لیزه قدم زدم، چند تکه سوغاتی و یادگاری خریدم و سپس روی صندلی های یکی از کافه های این خیابان نشستم و یک نوشیدنی سفارش دادم. نیم ساعتی نشستم و به خیابان و مردم نگاه کردم. با خودم فکر می کردم ای کاش تمام کسانی که دلشان می خواهد پاریس را از نزدیک ببینند روزی موفق به اینکار شوند. پاریس بسیار زیباست اما سالها تبلیغات رسانه ای هم کم اثر نیست.

ساعت 7 شب به سمت خانه برگشتم تا برای مهمانی شب آماده شوم. قرار بود یکی از بستگانمان که در پاریس زندگی می کند به خانۀ مینا بیاید.

از طرف دیگر باید وسایلم را هم جمع می کردم تا فردا 5 صبح به ایستگاه قطار بروم. برای ساعت 6 صبح بلیت داشتم که به آمستردام برگردم و از آنجا هم به استانبول و بعد تهران.

 

نکاتی دربارۀ بازدید از موزۀ لوور:

یک. شلوغ ترین صف، صف مقابل در اصلی (هرم شیشه ای معروف) است و انتظاری دو تا چهار ساعته را به همراه دارد. بنابراین بهترین کار ورود از طریق ایستگاه متروی موزۀ لوور یا ایستگاه چرخ و فلک پاریس است.

دو. آب و خوراکی در فروشگاه داخل موزه وجود دارد اما قیمت هایش چندین برابر بیرون است. ترجیحاً اگر چیزی لازم دارید با خودتان بیاورید.

سه. قبل از هر چیز برای بازدید برنامه ریزی کنید. زیرا موزه بسیار بسیار بزرگ است و مثلاً برای رسیدن از موزۀ مصر به قسمت مجسمه های ایتالیا باید نیم ساعت راه رفت! موارد مورد علاقه را انتخاب کنید، سالن ها را روی نقشه پیدا کنید و سپس بهترین مسیر را طراحی کنید.

چهار. یک سره راه نروید. همه جا نیمکت و صندلی هست. هر نیم یا یک ساعت یکبار چند دقیقه بنشینید و استراحت کنید وگرنه مثل من همه جایتان درد خواهد گرفت!

پنج. برای خروج از زیر هرم اصلی بیرون بیایید. هم قشنگتر است هم راحت تر.


* عکس های بیشتر و اختصاصی رو در اینستاگرام من دنبال کنین: hesam___dehghani