سفرنامه حسام

سفرنامه حسام

ماجرا ها، خاطرات و یادداشت های سفر
سفرنامه حسام

سفرنامه حسام

ماجرا ها، خاطرات و یادداشت های سفر

اندونزی: گشت جزیره بالی، روز دوم - دسامبر ۲۰۰۹

برای گشت دوم جزیره با ماشین و راهنما هماهنگ کرده بودیم که درست سر ساعت ۹:۳۰ جلوی هتل منتظرمان بودند.

Nusa Duaتوکان و راهنمای محلی ما قرار دارد و برای رسیدن به آن باید از قایق های کف شیشه ای استفاده کرد. به ازای نفری ۳۰ دلار سوار قایق ها شدیم و به سمت جزیره حرکت کردیم. کاپیتان (اسمی که خودشان به قایقران می گفتند!) وسط راه موتور را خاموش کرد و گفت برای ماهی ها از نانی که قبل از حرکت بهمان داده بودند بیندازیم. ظرف چند ثانیه دور قایق پر از ماهی های رنگارنگ آب های گرم اقیانوسی شد که می شد از کف شیشه ای آن به خوبی تماشایشان کرد.

یکی از سایت های دیدنی جزیرۀ بالی جزیرۀ لاک پشت هاست که در نزدیکی

بعد از چند دقیقه موتور را روشن کرد و به سمت جزیره راه افتاد و حدود ۱۵ دقیقه بعد به جزیرۀ لاک پشت ها رسیدیم. در این جزیرۀ کوچک انواع جانواران نگهداری می شوند. اولین قسمت مربوط به لاک پشت هاست که از یک هفته ای تا ۵۰ ساله را در در قفس هایی دریایی و حوضچه های بزرگ نگهداری می کردند. راهنمای جزیره (که اختصاصاً برای ما دو نفر توضیح می داد و در عکس هم حضور دارد) اصرار داشت که حیوانات را در دست بگیریم و با دوربین خودمان از ما عکس بگیرد! یک مار بزرگ، ایگوانا، روباه پرنده (موجودی ترسناک که چیزی بین روباه و خفاش بود)، توکان (همان پرندۀ خوش رنگ و بدصدای کارتون سرنتی پیتی، چند نوع جغد، عقاب و... از دیگر حیوانات موجود در جزیره بودند که می شد با تک تک آنها عکس گرفت. (وقتی توکان روی دستم نشست توجه اش به ساعت مچی من جلب شده بود و می خواست به آن تک بزند! برای همین در عکس من سر پرنده به سمت ساعتم چرخیده!) 

معبد The Beautiful Garden توقف بعدی ما بود. معبد بسیار بزرگ و زیبایی که 500 سال پیش توسط یکی از پادشاهان ساخته شده. Prangهای بلند مطبق - با تعداد طبقات فرد از 3 تا 11 طبقه - در صحن معبد پراکنده بود و فضای اصلی را هم با حصار جدا کرده بودند. فضایی بسیار آرامش بخش و دیدنی. 

فضای داخل معبد

پس از آن به سمت جنگل میمون ها رفتیم. در این جنگل ۵۰۰ میمون در فضای باز زندگی می کنند و همه جا جنگل میمون هاآزادانه راه می روند. از محوطۀ پارکینگ گرفته تا داخل فروشگاه های محوطه و بالای درختان). تماشای میمون ها – که حرکاتی درست شبیه انسان ها دارند – از فاصلۀ نزدیک بسیار دیدنی است. بعضی از میمون ها بچه های کوچکشان را بغل کرده بودند و سرشان را نوازش می کردند. میمون دیگری آن گوشه خوابیده بود و دوستش با دمش بازی می کرد! با اینکه میمون ها بی آزار هستند اما مدام توصیه می کردند که عینک، کلاه و حتی کوله پشتی تان را داخل ماشین بگذارید تا میمون ها آنها را ازتان کش نروند! می گفتند که شده میمون ها کوله پشتی توریست ها را باز کرده و از داخلش خوراکی برداشته اند! 

یکی از معروفترین سایت های توریستی بالی Tanah Lot است که درواقع معبدی است روی یک جزیرۀ بسیار کوچک (Tanah به معنی آب و Lot به معنی خشکی است). فاصلۀ جزیره از خشکی در حد 20 قدم است Tanah Lotکه در زمان جزر (پایین بودن آب) می توان با پای پیاده به آن رسید. دو روحانی بودایی در ورودی معبد ایستاده بودند و توریست ها را تطهیر می کردند. ابتدا باید از آب مقدس چند جرعه می خوردیم، بعد چیزی می خواندند و آب را دور سرمان می چرخاندند و شخص دوم چند دانه برنج روی پیشانی مان می چسباند. در محوطۀ بیرون معبد تعداد بسیار زیادی فروشگاه قرار داشت که همه چیز می فروختند با قیمت هایی مناسب. 

تا اینجا، ساعت چهار شده بود و از آنجا که طبق توافق قرار بود ما را در شهر Kuta و نزدیک یک مرکز خرید بزرگ پیاده کنند، به سمت آن راه افتادیم. حدود ساعت ۵ به مرکز خرید Matahari در Kuta رسیدیم. خداحافظی کردیم و از آنجا که به شدت گرسنه بودیم (هنوز ناهار نخورده بودیم!)، اولین مک دونالدی که دیدیم واردش شدیم.

بعد از ناهار و کمی استراحت، در خیابان های زیبای کوتا قدم زدیم، وارد مغازه های مختلف شدیم و نهایتاً داخل ماتاهاری رفتیم که یک فروشگاهی است عظیم با انواع و اقسام اجناس و قیمت هایی بسیار مناسب.

حدود ۱۱ شب در رستوران KFC همان خیابان شام خوردیم و با تاکسی به هتل برگشتیم. قصد داشتیم فردا از صبح دوباره به Kuta برویم، اینبار برای رفتن به پارک آبی بزرگ جزیرۀ بالی به اسم Waterboom.

(ادامه دارد)