سفرنامه حسام

سفرنامه حسام

ماجرا ها، خاطرات و یادداشت های سفر
سفرنامه حسام

سفرنامه حسام

ماجرا ها، خاطرات و یادداشت های سفر

اردن: جرش – آوریل ۲۰۰۶

Jerash شهری است واقع در 48 کیلومتری شمال امان. این شهر یکی از بزرگترین و سالم ترین شهرهای دوران امپراطوری روم باستان خارج از ایتالیاست.

از استقلال اردن زمان زیادی نمی گذرد و این کشور در طول تاریخ همواره میان قدرت های بزرگ دست به دست شده: روم، یونان، ایران و ترک های عثمانی از کشورهایی بوده اند که صدها سال بر این کشور حکمفرمایی کرده اند و شهرها و ساختمان های آنرا مطابق با معماری خود بنا کرده اند.

کاوش های باستان شناسی نشان از سکونت 6500 ساله انسان (عصر نوسنگی) در این منطقه دارد. وجود آب کافی در تمامی فصول سال، وزش باد مناسب و زمین حاصلخیز از دلایل اهمیت یافتن این منطقه بوده است. نام این شهر در ابتدا Grashu بوده که پس از تصرف توسط امپراطوری روم به Gerasa تغییر یافت. در انجیل نیز از این شهر به اسم Gerasenes نام برده شده است.

اسکندر مقدونی در راه پیشرفت این شهر بسیار کوشید؛ سال 63 پیش از میلاد Pompey (امپراطور روم) آنرا تصرف نمود و به آن رونق و شکوه بیشتری بخشید. در زمان وی این شهر یکی از هفت شهر مهم تجاری امپراطوری روم به حساب می آمده.

از سال 614 تا 634 پس از میلاد جرش بخشی از امپراطوری ایران بوده (ساسانیان) و در سال 634 به دست مسلمانان عرب افتاده. از آغاز جنگ های صلیبی در قرن سیزدهم این شهر خالی از سکنه بوده و به تدریج زیر خروارها شن مدفون گشته است.

سال 1806 یک جهانگرد آلمانی بخشی از خرابه های شهر را از زیر خاک بیرون می کشد و پس از آن حفاری های باستان شناسی آغاز می گردد.

ساعت 9 صبح با مینی بوس از میدان عبدلی امان به این شهر رفتم. مسیر به طرز حیرت انگیزی به جاده چالوس شباهت دارد، با همان پیچ ها و کوه ها و رستوران ها. حدود ساعت ده و نیم به جرش رسیدم. بلیت گرفتم (5 دینار، حدود 6500 تومان) و وارد شدم.

این سایت با تمام سایت های باستانی دیگر متفاوت است. همه جا می رویم که یک کاخ یا معبد ببینیم، اما اینجا با یک شهر کامل طرف هستیم: خیابان ها، میادین، خانه ها، سالن های آمفی تئاتر، معابد، کاخ ها و دروازه ها.

اولین چیزی که می بینیم میدان بزرگ شهر یا Oval Plaza است. میدانی بسیار بزرگ و بیضی شکل با ستون های سنگی زیبایی که دور تا دور آن بنا شده اند. خیابان کاردو (Cardo) سمت راست قرار دارد که تماماً سنگفرش شده. مغازه ها و خانه های متعددی دو طرف این خیابان قرار دارند و جای ارابه ها و کالسکه ها هنوز هم بر سنگفرش خیابان قابل مشاهده است.

معبد آرتمیس، از بزرگترین معابد دنیا، در همین خیابان قرار دارد. معبدی عظیم با پله های ورودی بسیار زیاد. محوطه بزرگ معبد نشان از جمعیت زیاد شرکت کنندگان در مراسم مذهبی می دهد.

معبد زئوس هم در این شهر واقع شده، البته این معبد به بزرگی آرتمیس نیست و به آن خوبی هم سالم نمانده. دو آمفی تئاتر رو باز در این شهر وجود دارد که معماری آن ها در نوع خود بسیار شگفت انگیز است.

 

سمت دیگر شهر یک کلوزیوم بزرگ وجود دارد. کلوزیوم همان استادیوم های باستانی است برای مسابقات گلادیاتورها و نبردهای نمایشی، مشابه همان که در فیلم "گلادیاتور" دیده ایم.

 

اشخاص زیادی لباس های رومی و گلادیاتوری پوشیده بودند و در شهر راه می رفتند تا فضای باستانی شهر را برای توریست های فراوانی که به این شهر آمده بودند زنده کنند. برنامه مبارزه گلادیاتورها هم در کلوزیوم اجرا می شد که انواع مسابقات مختلف را به نمایش می گذاشتند.

 

تا ساعت 15 در این شهر بودم و سپس برای ناهار به محوطه خارجی آمدم. در محوطه خارجی انواع رستوران ها و فروشگاه های صنایع دستی وجود داشت که می شد چندین ساعت وقت صرف دیدنشان کرد، البته قیمت ها نسبت به امان گرانتر بود.

 

حدود ساعت 16 با مینی بوس به امان برگشتم. تا بحال هیچ سایتی با این عظمت ندیده بودم.