سفرنامه حسام

سفرنامه حسام

ماجرا ها، خاطرات و یادداشت های سفر
سفرنامه حسام

سفرنامه حسام

ماجرا ها، خاطرات و یادداشت های سفر

لتونی و لیتوانی: از لتونی تا لیتوانی، دربارۀ اتوبوس های اروپایی – 2 می 2016

طبق برنامه ساعت 8 صبح بیدار شدم و به سالن صبحانه رفتم. به اتاق برگشتم، دوش گرفتم، وسایلم رو جمع کردم و ساعت 10 کلید اتاق رو به رسپشن تحویل دادم و چک-اوت کردم.

قبلاً محل ایستگاه اتوبوس رو روی نقشه پیدا کرده بودم. راه زیادی نبود، نهایتاً 10 دقیقه پیاده. من هم که فقط یک چمدون کوچیک داشتم و میشد راحت تا اونجا برم. البته از قبل برنامۀ سفرم رو با مدیر فستیوال هماهنگ کرده بود و بلیت رفت و برگشت رو هم از طریق اون خریده بود. گفته بود ماشین بفرستم دنبالت که تا ایستگاه ببردت ولی گفتم لازم نیست، ترجیح میدم پیاده برم که برای آخرین بار تو خیابون های ریگا قدم زده باشم.

به اندازۀ کافی وقت داشتم. زمان حرکت اتوبوس ساعت 11 صبح بود و از ریگا تا ویلنیوس (طبق چیزی که روی بلیت چاپ شده بود) چهار ساعت راه بود. یعنی ساعت 3 بعد از ظهر باید به ویلنیوس می رسیدم.

من ساعت ده و نیم به ایستگاه اتوبوس رسیدم و از روی شمارۀ پلتفرم (سکو) که روی بلیت چاپ شده بود خیلی راحت جایی که باید منتظر اتوبوسم می موندم رو پیدا کردم و روی یکی از صندلی های فضای باز نشستم.

ایستگاه اتوبوس خیلی بزرگ نبود و حدود 50 تا سکو داشت. کنار هر سکو یک تابلوی دیجیتالی بود که شمارۀ خط و مقصد روش نوشته شده بود. جالب بود که از ریگا به تقریباً تمام شهرهای اروپایی اتوبوس مستقیم وجود داشت. از اوکراین و استونی گرفته تا یونان و آلمان. برای بعضی از مسیرها قبل از سوار شدن مسافرین پاسپورتشون رو چک می کردن (با اینکه همه عضو شینگن بودن). من این چک پاسپورت رو وقتی که از هلند به بلژیک و بعد هم از بلژیک به فرانسه رفتم هیچ جا ندیده بودم. شاید دستورالعمل های امنیتی جدید بود.

هر اتوبوس یک ربع قبل از ساعت حرکتش به سکو میومد. مسافرین رو سوار می کرد و راس ساعت هم راه میفتاد. بسیار دقیق و منظم و طبق برنامه.

دربارۀ خرید بلیت از ریگا به ویلنیوس این رو بگم که من وقتی برنامۀ سفرم قطعی شد تصمیم گرفتم حالا که دارم تا اونجا می رم یه کشور دیگه رو هم به برنامه ام اضافه کنم. تحقیق کردم و دیدم لیتوانی و استونی بهترین و نزدیکترین گزینه ها هستن. پایتخت هاشون هر کدوم تقریباً 4 ساعت با ریگا فاصله داشت و هر دو هم بسیار دیدنی بودن. از اونجا که لیتوانی جنوب لتونی بود و استونی شمالش، لیتوانی هوای گرمتری داشت و من ترجیح می دادم جایی برم که هوای بهتری داره. استونی هم بسیار زیبا بود و سردتر. در نهایت جاهای دیدنی هر دو رو یکبار دیگه چک کردم و لیتوانی انتخاب شد.

برای سفر از لتونی به لیتوانی قطار و هواپیما هم بود که من اتوبوس رو انتخاب کردم. چون با قیمت مناسب در زمان نسبتاً کم من رو به مقصد می رسوند. روی اینترنت سرچ کردم و چند خط اتوبوسرانی پیدا کردم که بین این دو شهر کار می کنن و بعداً متوجه شدم که همین دو خط تقریباً تمام اروپای شرقی و مرکزی رو پوشش می دن.

قیمت ها و برنامه های حرکت رو روی سایت هر کدوم چک کردم و دیدم هر کدوم در هر روز چندین بار بین این دو شهر حرکت می کنن. یعنی از ساعت 6 صبح تا 12 شب حداقل ده انتخاب وجود داشت که من برای رفتن اتوبوس ساعت 11 صبح و برای برگشت اتوبوس ساعت 9 صبح رو انتخاب کردم.

قسمت سخت قضیه، مثل همیشه، پرداخت پول و خرید بلیت بود. برای اینکار از مدیر فستیوال خواستم که برام انجامش بده و من پول رو نقداً در ریگا بهش می دم. قیمت بلیت رفت 11 یورو و برگشت 13 یورو شد. یعنی مجموعاً 24 یورو. دلیل اختلاف قیمت هم این بود که من برای رفت از خط اتوبوسرانی EcoLines و برای برگشت از خط اتوبوسرانی EuroLines استفاده کردم.

حالا من محض اطمینان بلیت رو از قبل خریدم (و بهتره همه همینکارو انجام بدن) ولی اگر کسی به هر دلیل امکانش رو نداشته باشه، همونجا توی ایستگاه هم میشد بلیت خرید. هم از دستگاه های خودکار و هم از مسئول فروش (با قیمتی کمی بالاتر).

درست یک ربع قبل حرکت اتوبوس اومد و بدون اینکه پاسپورت ها رو چک کنن سوار شدیم. البته کلاً ده نفر هم نمی شدیم! برای همین هر کی هر جا که دوست داشت نشست. صندلی راحت، کولر، دستشویی، برق (برای شارژ موبایل) و اینترنت رایگان در کل طول سفر فراهم بود. در اتوبوس برگشت (یعنی یورولاینز) جلوی هر کس یک مانیتور هم بود (مثل هواپیما) که فیلم و موسیقی و بازی داشت و یک دستگاه اتوماتیک قهوه، که هر مسافر می تونست هر چند بار که می خواد به رایگان ازش استفاده کنه و قهوه بخوره. به نظرم 2 یورو بیشتر ارزشش رو داره که اگر برنامه تون می خوره با یورولاینتز سفر کنین.

مسیر بیشتر جنگل بود و مزرعه. چیزی شبیه شمال خودمون. اتوبوس فقط یک جا بین راه در حد 5 دقیقه توقف کرد و راس ساعت هم به مقصد رسید.

قبلاً نقشۀ شهر ویلنیوس رو روی گوشیم ریخته بودم و می دونستم ایستگاه اتوبوس دقیقاً کجای شهره و من باید به کجا برم. از قبل از طریق سایت booking.com یه اتاق یک نفره برای خودم رزرو کرده بودم و خیالم از این بابت راحت بود.

خوبه این نکته رو دربارۀ رزرو هتل از سایت booking.com بگم که برای رزرو بعضی هتل ها شما حتماً باید از قبل یک مبلغی رو بعنوان پیش پرداخت به حسابشون واریز کنین. بعضی دیگه از شما شمارۀ کارت اعتباری (ویزا یا مسترکارت) می خوان، و بعضی دیگه هیچی نمی خوان و همینجوری بلافاصله براتون رزرو می کنن.

اگه هتل خاصی مد نظرتونه که پیش پرداخت لازم داره، باید بعد از رزرو پولش رو هم اینترنتی پرداخت کنین (یا با کارت خودتون، که اغلب ما توی ایران کارت اعتباری بین المللی نداریم) یا از طریق شرکت هایی که در قبال دریافت یک وجهی این پرداخت رو براتون انجام می دن.

اگر هتل فقط یه شماره کارت ازتون می خواد (و قرار نیست پولی برداشت کنه) راهش اینه که یه شماره کارت الکی بهش بدین. البته نمی تونین همینجوری شماره وارد کنین، چون ارقام از یک الگوی خاصی پیروی می کنن و الگوریتم خاصی براشون در نظر گرفته شده. برای اینکار می تونین از این سایت استفاده کنین. این سایت بهتون یه شماره کارت ویزا یا مستر می ده که قابل استفاده اس اما توش هیچ پولی وجود نداره. شما پول هتل رو نقداً زمان ورود پرداخت خواهید کرد و این شماره کارت هیچوقت دیگه به کارتون نمیاد.

هتلی که من انتخاب کردم هیچکدوم از اینها رو لازم نداشت و گفته بود هزینۀ یک شب اقامت رو نقداً هنگام ورود ازم می گیره. من برگۀ تاییدیۀ رزرو رو پرینت گرفته بودم و همراهم داشتم.

این نکته رو هم یادتون باشه که همیشه یک پرینت کاغذی از برگه های تاییدیۀ هتل و سایر خریدها یا رزروهایی که انجام می دین همراه داشته باشین. یک جایی که اصلاً فکرشم نمی کنین به کار میاد.

خلاصه که من راس ساعت 3 بعد از ظهر در ویلنیوس، پایتخت لیتوانی، از اتوبوس پیاده شدم.

(بقیه اش در پست بعدی)